بي قرارم

مي خواهم بروم

مي خواهم بمانم

دارم در ترانه اي مبهم زاده مي شوم

تنهايي ،
شده رفيق اين روزهاي پاييزي .

چه قدر زود پاييز شد .
يهويي !
امروز كلاغا هم جوگير شده بودن قار قار مي كردن .

ديشب هزار بار صدات كردم .
شنيدي ؟

گاه خود را صراحي اي مي بينم كه از او پُر شرابم

در اين زمانه ي بي هاي و هوي ِ لال پرست

خوشا به حال كلاغان ِ قيل و قال پرست

چگونه شرح دهم لحظه لحظه ي خود را

براي اين همه ناباور ِ خيال پرست ؟

به شب نشيني ِ‌خرچنگ هاي مردابي

چگونه رقص كند ماهي ِ زلال پرست ؟

رسيده ها چه غريب و نچيده مي افتند

به پاي ِ‌هرزه علف هاي باغ ِ‌كال پرست

رسيده ام به كمالي كه جز اناالحق نيست

كمال ِ‌دار براي من ِ كمال پرست

هنوز زنده ام و زنده بودنم خاري ست

به چشم تنگي ِ‌نامردم ِ زوال پرست

محمد علي بهمني

خلاقيت همان نيرويي است كه از طريق سبزينه ، گل را مي رويانَد
Dylan Thomas - ديلان توماس